کجا و کی، من و تو؛ عشق! همجوار شدیم؟؟
کجا مسافر این آخرین قطار شدیم؟
کجا مسافر این آخرین قطار شدیم؟
درست عصر کدامین بهار، ساعت چند،
به دوش عطر گل سرخها سوار شدیم؟؟
چرا، چه بود و چه گفتیم؟، هیچ یادم نیست...
و تا همیشه مان ساکن بهار شدیم
*
*
*
چه زود بود ولی ناگزیر پیش آمد
و هرچه بود فرو مرد و در عبار شدیم
چه زود بود ولی هر کدام بعد از آن
اسیر سایه سنگین انتظار شدیم
۵ نظر:
مردم یک وبلاگ هم برای شعرهاشون دارند. خوشا پرنده که بی واژه شعر می گوید.......
این شعر ها مال خودته مهدی؟
مال خودمه و پرنده هم نیستم
حسب حالي ننوشتيم وشدايامي چند
محرمي كو كه كه فرستم به توپيغامي چند
مابدان مقصد عالي نتوانيم رسيد
هم مگر پاي نهد لطف شما گامي چند
حسب حالي ننوشتيم وشدايامي چند
محرمي كو كه كه فرستم به توپيغامي چند
مابدان مقصد عالي نتوانيم رسيد
هم مگر پاي نهد لطف شما گامي چند
ارسال یک نظر