۱۳۹۴ فروردین ۳, دوشنبه

پایان این غزل سفر چشم‌های توست

با درد در درون خودم زاده می‌شوم
دارم برای یک غزل آماده می‌شوم
دیوانه‌وار در پی تصویری از توام
وقتی که سخت عاشق و دلداده می‌شوم
امشب به یاد کوچ غریبانه‌ات رفیق
تنهاترین مسافر این جاده می‌شوم
چون دست‌های عاشق تو گرم و مهربان
چون سفره صداقت تو ساده می‌شوم
پایان این غزل سفر چشم‌های توست
دارم برای این سفر آماده می‌شوم